شهرآرانیوز - در سالی که سینماهای دنیا به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شدند و هنوز هم کاملا سرپا نشدهاند، اکران خیلی از فیلمهای مهم به تعویق افتاد، خیلی از جشنوارهها تعطیل شدند و تولید بسیاری از فیلمها به بنبست خورد؛ اما فیلمهایی هم بودند که اولین نمایششان یا در جشنوارههای اینترنتی بود یا در شبکههای نمایش خانگی. امسال فرصتی بود که ما در ایران در مقایسه با سالهای پیش، زودتر از موعد به تماشای فیلمهای دنیا بنشینیم. در سالی که فیلمهای ابرقهرمانی و بلاکباسترهای پرخرج از ترس شکست مالی کنج استودیوهایشان خزیده بودند، فیلمهایی که سالهای پیش کمتر دیده میشدند و فروش چندان برایشان اهمیت نداشت شانس دیدهشدن پیدا کردند. ما اینجا هر روز پنج فیلم از بهترینهای سال را معرفی میکنیم تا درنهایت فهرست ۵۰تایی برترینهای سال ۲۰۲۰ - این سالِ فیلمگونه و آخرالزمانی- کامل شود.
توضیح:
ملاک انتخاب در این فهرست، فیلمهایی است که امسال به صورت مجازی در شبکههای استریم یا به صورت حضوری در سینماهای دنیا اکران شدهاند.
این فهرست، ترتیب مشخصی ندارد.
تنت | TENET
تنت یکی از موردانتظارترین فیلمهای ۲۰۲۰ بود و این انتظار با شیوع ویروس کرونا و تأخیرهای زیاد اکران فیلم بیشتر هم شده بود. نظرات درباره فیلم آخر کریستوفر نولان زیاد است و البته منتاقض. یکی گفته: «تنت فیلمی است که خیلیها در برابر آن مبهوت میشوند و دستها را بالا میبرند.» و دیگری گفته: «این فیلم یک دروغ بزرگ است ... دنیا آماده دیدن یک فیلم خوب پرمخاطب بود؛ مخصوصاً وقتی که ماسکهای صورت را میدیدیم و درباره سفر در تونل زمان صحبت میشد. متأسفانه تنت این فیلم نبود.» یکی آن را «فیلمی بسیار درخشان از کریستوفر نولان» دانسته است و دیگری «خستهکننده و بدون هیجان و دارای مجهولات زیاد». داستان فیلم درباره «پروتاگونیست» (با بازی جان دیوید واشینگتون) و همکارش (با بازی رابرت پتینسون) است که تلاش میکنند جلو وقوع جنگ جهانی سوم را بگیرند. آنها برای محققکردن این هدف وارد یک ماجراجویی و جاسوسی بینالمللی میشوند. این ماموریت چیزی فراتر از زمان واقعی آشکار خواهد شد. ماموریتی که مربوط به سفر در زمان نیست؛ بلکه درباره «وارونگی زمان» است؛ یک فناوری بیمانند و پیچیده که امکان وارونهکردن زمان را به بشر داده است. منقتد ورایتی درباره فیلم گفته است: «تنت به هیچعنوان مقدس و بدون اشتباه نیست، اما مبهم، جذاب، سرگرمکننده و گیجکننده و همزمان جدید و وفادار به اصول قدیمی است.»
آندین | Undine
سینمای آلمان یک عاشقانه متفاوت دیگر رو کرده است که دل بعضیها را میبرد و برخی اصلا نمیتوانند فضای عجیبش را تحمل کنند. با اینحال «
آندین» داستانی عمیق از عشق و دلدادگی است که به بنمایههای اسطورهای و سحر و جادو گره خورده است.
کریستین پتزولد که پارسال با فیلم «
ترانزیت» در بین بهترینهای 2019 بود، امسال داستان یک پری دریایی را روایت میکند که بهعنوان مدرس تاریخ در قسمت توسعه شهری برلین مشغول است، اما وقتی مردی که عاشقش بوده او را ترک میکند باید طبق اساطیر باستانی او را بکشد و به آب برگردد.
پیتر بردشاو، منتقد گاردین، فیلم را یک فانتزی زیبا و سرگرمکننده توصیف کرده است. منتقد
پلیلیست درباره فیلم گفته است: «فیلم ناراحتکننده پتزولد پر از ابهامات و غافلگیریهای شگفتانگیز است و تلاش میکند هم مخاطبان خود و هم قراردادهای فیلمسازی را به چالش بکشد.»
روح | Soul
انیمیشن
روح بدونشک بهترین دستاورد دیزنی و پیکسار در سالهای اخیر است. یکی از همان سفرهای کلاسیک، هیجانانگیز و روحنواز پیکساری که حریر خیالپردازی و داستانسرایی را به تن مفاهیم فلسفی و هستیشناسانه اش میپوشاند. «روح» با توجهبه موضوعش شاید جوابی برای سوالهای پیچیده فلسفی نداشته باشد، اما بیاغراق و خیلی ساده کاری میکند هرکسی با هر سن و سالی به این سؤالها فکر کند. جو گاردنر (با صداپیشگی جیمی فاکس) یک معلم موسیقی در دبیرستان است. او همیشه آرزو داشته روی صحنه، موسیقی جَز اجزا کند. اما دقیقا در زمانی که میخواهد به این آرزو برسد روح از بدنش جدا میشود و با یک روح کوچک (با صداپیشگی تینا فی) که هنوز به این دنیا نیامده آشنا میشود.
لسلی فلپرین، منتقد هالیوودریپورتر، «
روح» را ترکیبی عالی از داستانسرایی ظریف، هوش هیجانی پیچیده، قدرت فنی و هوسبازی متفکرانه دانسته است.
آمونیت | Ammonite
آمونیت را شاید بتوان چیزی شبیه «
پرتره زنی در آتش» دانست؛ ظریف، شاعرانه و احساسی. اما درباره فیلم فرانسیس لی این بازیگران هستند که باعث درخشش اثر میشوند. در دهه ۱۸۴۰ میلادی در انگلستان یک فسیلشناس به همراه بانویی دیگر برای تجدید روحیه به ناحیهای ساحلی رفتهاند و در این سفر رابطهای عمیق بین آنها شکل میگیرد. رابطهای که زندگی هردو را برای همیشه تغییر خواهد داد. فیلم براساس زندگی
ماری آنینگ دیرینهشناس ساخته شده است. پیتر بردشاو درباره فیلم گفته است: «آمونیت یک درام جذاب و کامل است که بهطرزی همدلیبرانگیز، دو بازیگر فوقالعاده را کنار هم قرار میدهد: سورشا رونان و کیت وینسلت. حضور این دو بازیگر برجسته روبهروی هم، محبوبیت فیلم را دو برابر یا حتی چهاربرابر میکند.»
گستره شب | The Vast of Night
گستره شب از آن فیلمهای کمهزینه و مستقل است که ناگهان یک کارگردان را پدیدهای نوظهور تبدیل میکند.
اندرو پترسون انگار روح فیلمهای اسپیلبرگ را در فیلمش دمیده و یک داستان علمیتخیلی هیجانانگیز ساخته است. فیلم، داستان مرموز دو جوان در دهه ۱۹۵۰ در ایالت نیومکزیکو آمریکا را روایت میکند که پس از شنیدن یک سیگنال عجیبوغریب تصمیم میگیرند منبع آن را پیدا کنند. منتقد سایت
راجر ایبرت درباره فیلم گفته است: «اینکه چطور پترسون موفق شده بدون دستاندازی به کلیشههای قدیمی درباره یک یوفو که بالای شهر کوچکی در اواخر دهه ۵۰ میلادی معلق است فیلم بسازد، نکته جالب و شگفتانگیز گستره شب است. با داستان تازهای در این فیلم روبرو نیستیم و تقریبا مشابه آن را پیش از این دیدهایم. اما روش روایت داستان جدید است. گستره شب بیش از اینکه درباره ماهیت اتفاقات باشد، درباره چگونگی رخ دادن آنهاست.» منتقد ایندیوایر فیلم را اینگونه توصیف کرده است: «فیلم داستانی آشنا را از فیلمهای درجهدو روایت میکند، اما با صمیمت و صداقت و هرگز برای اشاره و قرار دادن چیزی در علامتهای نقل قول تلاش نمیکند. این جدیت است که گستره شب را بسیار جذاب میکند.»